همه ما دوست داریم فرزندانی مستقل و خودکفا داشته باشیم. اما این استقلال در فرزندان چهقدر ضروری است و با چه راهکارهایی میتوان فرزندی مستقل تربیت کرد؟ تا انتهای این مقاله همراه مدافون باشید.
کودکان و نوجوانان در زندگی خود نیاز به خودمختاری، خود کفایت مندی و یا همان نیاز استقلال دارند. اما این استقلال به چه معنی است. این مقاله توسط سمانه سیف یان کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی تایید شدهاست.
استقلال در فرزندان به چه معنی است؟
قبل از هر چیز خوب است بدانید که استقلال داشتن یکی از نیازهای اساسی فرزندان است. مستقل بودن فرزند یعنی اینکه او بتواند با تمایل خود، رفتار و کردارش را تنظیم کند. نه اینکه رفتار او توسط محیط و فشارهای محیطی تنظیم شود. مثلا وقتی که فرزند ما خودش با میل خودش تکالیف مدرسه را انجام میدهد، مسواک می زند و یا اتاقش را مرتب میکند، در این شرایط می گوییم که استقلال دارد. این استقلال متناسب با سن فرزند تعریف میشود.
استقلال یک نیاز در فرزندان است که باید این نیاز را تامین کرد. برای داشتن یک رشد سالم و یک زندگی خوب در آینده، باید به فرزندان استقلال داد.
چگونه فرزندان مستقلی تربیت کنیم؟
به فرزندان خود مسئولیت بدهیم
مهمترین رکن تربیت فرزندان مستقل، دادن مسئولیت و نقش به آنها در خانه است. با توجه به سن کودک و یا نوجوان به او مسئولیت بدهیم. برای مثال میتوانید به کودکی که خودش میتواند قاشق در دست بگیرد، مسئولیت غذا خوردن را بدهیم.
باید توجه کینم که این مسئولیت ها متناسب با سن فرزند ما باشد. چرا که اگر مسئولیت هایی برعهده فرزندان خود بگذاریم که برای سن او مناسب نیست (مثلا مطرح کردن مشکلات عاطفی و روانی خود با او) فرزند ما دچار بیش کفایت مندی (شبه خودمختاری) میشود. کودکی که دچار بیش کفایت مندی است، فرد توانمندی است اما در آینده نمیتواند عواطف خود را بیان کند و دچار بازداری هیجانی میشود. بنابراین باید مسئولیت مطابق با توان و سن کودک یا نوجوان باشد.
این مسئولیت باید عملیاتی باشد. برای مثال برای کودک خود توضیح دهیم که وقتی می گوییم اتاق خود را مرتب کن، منظور این است که اسباب بازی ها در سبد قرار بگیرد، کتاب ها در کتابخانه و… صرفا گفتن این جمله که اتاق خود را مرتب کن، کافی نیست.
پیشنهاد مطالعه | مسئولیت دادن به فرزندان چه طور باید باشد؟
صبر داشته باشیم
دادن مسئولیت به فرزندان باید پله پله و به مرور باید انجام شود. در این راه باید صبر داشته باشیم و به فرزندان فرصت بدهیم که مسئولیتی که برعهده گرفته اند را انجام دهند.
فرزندان را در هنگام انجام مسئولیت ها تشویق کنیم
هنگامی که فرزندان مسئولیت ها و وظایفی که برعهده گرفته اند را انجام میدهند، آنها را تشویق کنیم که علاقه مند به ادامه این کار شوند.
درباره روابط نوجوان، دوستان و خانواده چه می دانید؟ در مقاله زیر نکات مهمی از این روابط را برای شما توضیح داده ایم. مطالعه آن را از دست ندهید: نوجوان، خانواده و دوستان
به فرزندان فرصت انتخاب بدهیم
با توجه به سن فرزندان به آنها فرصتی برای انتخاب بدهیم. مثلا برای خرید کفش برای یک کودک 4 ساله بین کفش هایی که در مغازه برای او مناسب است، دو مدل را انتخاب کرده و به او پیشنهاد بدهیم. برای یک نوجوان، انتخاب و گزینه های بیشتری باید در نظربگیریم اما درحد و چهارچوب خانواده.
والدینی که توجه طلب هستند، ثبات اخلاقی ندارند، یا درجنگ قدرت هستند، کمتر به فرزندان خود فرصت انتخاب میدهند. این والدین دوست دارند که همیشه حرف، حرف آنها باشد.
کمتر فرزندان را کنترل کنیم
کمتر جزئیات فرزندان خود توجه کنیم. برای مثال به یک نوجوان درباره مرتب بودن موهای خود تذکر ندهیم. معمولا والدین هلیکوپتری علاقه دارند که دائم بالای سر فرزند خود باشند و به او بکن و نکن بگویند. البته قرار نیست که هیچ کنترلی روی فرزندان نباشد اما با بالاتر رفتن سن فرزندان، شکل و نوع کنترل آنها عوض میشود.
کمتر به فرزندان خود نه بگوییم
وقتی تعداد نه گفتن به فرزندان زیاد میشود، دیگر نه گفتن اثری بر روی او ندارد. برای مثال اگر کودک می پرسد که میتوانم بستنی بخورم، به جای اینکه به او بگوییم نه، بگوییم بله اما بعد از خوردن غذا.
فرزندان را تحسین کنیم
ساختار روان انسان به گونه ای است که توجه نیاز دارد. وقتی که فرزندان وظایف و کارهای خود را خوب انجام میدهند به آنها بگویید که چهقدر این کار را خوب انجام داده اند. تمرکز خود را به جای نکات منفی فرزند خود به سمت نکات مثبت او ببریم. در این روش فقط نباید نتیجه وظیفه و کاری که او انجام داده مورد توجه باشد بلکه کل فرآیند باید تحسین شود. برای مثال فرزندی که خودش تکالیفش را انجام داده و برای امتحان آماده شده اگر نمره خوبی هم نگرفته باز هم جای تحسین دارد چون خودش کارهایش را انجام داده است.
چرا فرزند من مستقل نیست؟
همانطور که گفتیم برای ایجاد حس استقلال و خودکفایی باید به فرزندان مسئولیت داد. به یاد داشته باشیم که مسئولیت دادن به فرزندان، درست است که ممکن است باعث کمک به والدین باشد اما هدف اصلی آن رفع یک نیاز اساسی در فرزندان است به نام نیاز به استقلال. چند دسته از والدین هستند که نمیتوانند به فرزندان خود مسئولیت بدهند
والدین سهل گیر
این والدین از سر دلسوزی و مهربانی مسئولیتی به فرزندان خود نمیدهند. والدین سهل گیر، سعی میکنند تا زمانی که فرزندان در کنار آنها هستند، مسئولیت و وظیفه ای بر دوش آنها نگذارند. درست است که این فرزندان تا زمانی که در خانه هستند ممکن است که زندگی راحتی داشته باشند اما در آینده وقتی وارد زندگی مشترک و دنیای واقعی میشوند، قطعا زندگی سخت تری از دیگران خواهند داشت. باید فرزندان را طوری تربیت کرد که بتوانند در فضا و محیطی بدون والدین هم وظایف و مسئولیت های خود را انجام دهد و خودکفا باشد.
اگر درباره ویژگیهای والدین سهل گیر اطلاعات بیشتری نیاز دارید، این مقاله را مطالعه کنید.: آشنایی با انواع روش های تربیتی
بسیاری از والدین از عشق و علاقه زیاد، دوست دارند که همه کارهای فرزند خود را انجام دهند و همیشه نگران این هستند که فرزندان بدون آنها چه کار باید بکنند. متاسفانه چنین حسی از والدین به فرزندان هم منتقل میشود و فرزندان هم همیشه نگران این هستند که بدون والدین زندگی آنها چه طور میتواند باشد.
والدینی که کودکی سختی داشته اند
این پدر و مادرها با این توجیه که خودشان در گذشته کودکی سختی داشته اند سعی میکنند که آرامش و راحتی کامل را برای فرزند خود فراهم کنند. در صورتی که این کار نادیده گرفتن یک نیاز بسیار مهم به نام نیاز به استقلال است.
والدین کمال گرا
والدین کمال گرا، چون می خواهند که همه چیز صد در صد خوب باشد، نمیتوانند در طولانی مدت به فرزند خود مسئولیت بدهند. این والدین حتی اگر مسئولیتی به فرزند خود بدهند باز هم خودشان باید آن را کنترل کنند و باعث میشود که فرزندان تمایلی به انجام مسئولیت های خود نداشته باشد. والدین کمال گرا، به فرزندان فرصت اشتباه کردن را نمیدهند، در حالی که لازمه خودکفایی اشتباه کردن است.
پیشنهاد مطالعه | دکتر مریم برومند در این مقاله، درباره اضطراب جدایی در کودکان توضیح داده است.
والدین آشوب گریز
این والدین آن قدر مشغله دارند و سرشان شلوغ است و خسته هستند که صبر و حوصله کافی برای مسئولیت دادن به فرزند خود را ندارند. آنها برای اینکه کار زودتر انجام شود، مسئولیتی به فرزندان نمیدهند و با حمایت های خود، میتوانند موجب خودشیفته شدن فرزند خود شوند.
والدینی که احساس میکنند پدر مادر خوبی نیستند
این والدین، چون احساس میکنند که پدر و مادر خوبی نیستند، به صورت افراطی آن را جبران میکنند. مثلا والدی که ممکن است بیماری خاصی داشته باشد یا پیوند عاطفی خوبی در خانه وجود نداشته باشد، برای جبران این کمبود سعی میکند که مسئولیت و وظیفه ای بر عهده فرزند خود نگذارد.
اگر شما هم تجربه ای در زمینه استقلال فرزندان خود دارید، خوشحال می شویم در بخش نظرات، نظر خود را ثبت کنید.
این مقاله توسط تیم تحریریه مدافون تهیه شده است. مقالات این وب سایت پس از تهیه توسط پزشکان و روانشناسان بررسی و تایید می شود. با این حال به یاد داشته باشید که این مقالات صرفا جهت آگاهی و افزایش معلومات شما تهیه شده است.برای درمان حتما به توصیه و تجویز پزشک یا روانشناس خود عمل کنید.
منی که هیچوقت فرصت انتخاب کردن برای زندگیم نداشتم و ندارم با وجود ۲۹ سال سن هنوز باید منتظر تصمیمات خانواده بمونم راجع وقایع زندگیم چه تصمیمی بگیرن برای کوچکترین موضوعات باید انتظار بکشم خانواده چی میگن در غیر این صورت یعنی قدردان زحماتشون نیستم یعنی کور شدم و با سختی بزرگ کردنم رو نمیبینم با وجود ادامه دادن به تحصیل تا مقطع ارشد باید یکی نگران این باشه که میتونم اصلا از پایان نامه دفاع کنم یا نه چون سر کار نمیرم چون ازمون وکالت قبول نشدم برای چندمین بار چون من یه بچه ۳ ساله هستم براشون و هنوز احتیاج به مراقبت هست ازشون باوجود تجربه کافی تو هر زمینه باید بگم که اگر خواستم اقدام به کاری بکنم نگران این باشن از پسش بر میام یا نه پس تو خونه بشین و حرفی نزن تنها وظایف تو خونه موندنت رو درست ایفا بکن و هر حرفی که شد تو بگو چشم … چون تو هیچ حق انتخابی نداری، و این حق تا ابد تو دستان ما میمونه
فائزه عزیز، همه ما حتی وقتی خودمان والد باشیم دچار اشتباهاتی میشویم که گاهی کمتر و گاهی بیشتر است. به هر حال مشکل شما قابل حل و یا کمتر شدن است. بد نیست که با یک روانشناس خانواده در این زمینه مشورت کنید. حتما با راه کارهایی می تواند به شما کمک کند که استقلال مورد نظر خود را کسب کنید.
خیلی ممنونم از راهنمایی شما واقعا لطف کردین، منو اگاه کردین من همیشه با خودخواهیم اذیتشون کردم واقعا خودمم دلیل رفتارهام رو دیگه نمیدونم احساس گناه میکنم دیگه تصمیم دارم حتی با ازدواج یا کار هم ازشون دور نشم… وابستگیش که زیاده بهم احساس کردم که خیلی بهم گیر میده، بعضی وقتا واقعا قدر زحماتشون رو نمیدونیم بخاطر بحث و جدلهای بین خانواده سر خیانت پدر تصمیم گرفته بودم با وجود مجرد بودنم یکم مستقل تر باشم یه وقتایی برای خودم زندگی کنم ی جاهایی تنها برم وابسته پدر و مادرم نباشم چون مانعم شد ناراحت شدم ازش اما نمیدونستم این نوع استقلال هم ممکنه اطرافیان رو ناراحت کنه برای زندگی کردن کنار هم بهتره گاهی از حقمون بگذریم
موفق باشی فائزه جان.