طلاق عاطفی، علل و عوامل

طلاق عاطفی نوعی از جدایی است که در آن زن و شوهر اگر چه با هم زیر یک سقف زندگی می‌کنند، اما هیچ مهر و عاطفه ای بین آن ها نبوده و اعتمادی به یکدیگر ندارند. تا انتهای این مقاله با سحر بهروزیان، روانشناس ازدواج و طلاق همراه باشید تا با این مفهوم بیشتر آشنا شوید.

در واقع طلاق عاطفی می‌تواند طیف وسیعی از قهرهای ساده تا بگو مگوهای جدی و درگیری های فیزیکی و خشونت را در بر بگیرد. این نوع طلاق که با مفهوم دلزدگی زناشویی نیز هم پوشانی دارد، صفتی است که در آن احساسات منفی، خشم، نا امیدی، رنجش، تنفر و دشمنی جایگزین احساسات مثبت عشق و علاقه متقابل در روابط زوجین می‌گردد.

به بیانی دیگر طلاق عاطفی به معنای جدایی عاطفی و علاقه میان زوجین است. یعنی زوجین در این حالت هیچ تبادل عاطفی با یکدیگر ندارند و ابراز علاقه ای هم به یکدیگر نمی‌کنند. در این حالت ارتباط میان زوجین از لحاظ روحی، جسمی، روانی و حتی از نظر کلامی با یکدیگر قطع شده و زندگی آن ها رو به سردی می رود. طلاق عاطفی در حقیقت به این معنی است که زوجین زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما در عمل مانند: زوجین طلاق گرفته از هم جدا هستند.

طلاق عاطفی چیست؟

جالب است بدانید که حتی در این شرایط نمی‌توان آن ها را حتی هم خانه دانست. چرا که افراد هم خانه در خانه با یکدیگر ارتباط کلامی دارند، اما زوجین در این حالت، حتی از ارتباط کلامی با یکدیگر گریزان اند.

زن و شوهری که از یکدیگر طلاق عاطفی گرفته اند، در واقع دچار جدایی خاموش شده اند. آنها برای آینده اهداف مشترک ندارند، بده بستان عاطفی بین آنها وجود ندارد. آنها دیگر بهترین دوست و رفیق یکدیگر نیستند.این نوع رابطه می‌تواند زمینه ساز بی وفایی در رابطه بشود.

نشانه‌های طلاق عاطفی چیست؟

  • زوجین به جای آن که از دیدن یکدیگر و در کنار هم بودن احساس آرامش کنند، به محض دیدن یکدیگر احساس بدی داشته و تمایلی به دیدین یکدیگر ندارند.
  • زوجین هر کجا که می روند و پیش هر کسی که می نشینند، بدگویی همسر خود را می‌کنند.
  • جلوی دیگران به یکدیگر متلک می اندازند و با کنایه با یکدیگر صحبت می‌کنند.
  • تمایلی به با هم دیده شدن ندارند.
  • حتی حاضر نیستند با یکدیگر در مسیر کوتاهی همراه باشند.
  • شور و هیجان زندگی برای آنها کم می‌شود
  • آنها علاقه دارند که یکدیگر را سرزنش کنند
  • دائم اشتباهات همدیگر را به رخشان می کشانند
  • مسائل کوچک را بزرگ می‌کنند
  • برای یکدیگر وقت نمی گذارند
  • برای حل مشکلات به هم اعتماد ندارند
  • دوست دارند که به جای خانوادگی مجردی سفر کنند.
  • رسیدگی به امور منزل، نظافت، آشپزی و … را دوست ندارند.
  • میزان نوازش کلامی، جسمی و روابط جنسی کم می‌شود.
طلاق عاطفی 2

علل و عوامل به وجود آمدن طلاق عاطفی

  • طلاق عاطفی معمولا از شکایت و گله گذاری زوج ها نسبت به هم شروع می‌شود.
  • انتظاراتی که به زبان آورده می‌شود، ولی تحقق نمی‌یابد.
  • در واقع طرفین این رابطه ها به نیاز و خواسته های یکدیگر اهمیتی نمی‌دهند.
  • طوری که انگار زن و شوهر یکدیگر را می بینند، اما صدای هم را نمی شنوند و تنها به وجود یکدیگر عادت کرده‌اند. مانند: کتابی که بارها خوانده اند و از خواندن آن لذتی نمی برند.

*این مرحله آغاز شروع طلاق عاطفیست.

در مرحله بعد نزاع و دعوا میان دو طرف رخ می‌دهد و انتظاراتی که قبلا به آرامی مطرح می شد، حالا با فریاد و داد و بیداد بیان می‌شود و آرامی و عشق اوایل رابطه جای خود را به خشم می‌دهد.

فردی که دچار طلاق عاطفی ‌شده‌است به خود و سلامت فردی و اجتماعی خود بی توجه می‌شود و حتی به سلامت دیگر افراد خانواده نیز اهمیت کمتری می‌دهد.

وظایفش را به درستی انجام نمی‌دهد و مسئولیت های خودش را در مقابل دیگر افراد خانواده به سردی و بی هیچ میل و رقبتی انجام می‌دهد. روابطی که با گذشت زمان و گذر از این پروسه منجر به متفاوت شدن خواسته ها ، نگرش ها و نیازهای زن و مرد و به دنبال آن دور شدن آن ها از یکدیگر می‌شود.

در چنین شرایطی تنها وجود انگیزه ای خاص می‌تواند دو نفر را به زندگی در کنار یکدیگر وا دارد که معمولا این انگیزه وجود فرزندان و یا مسائل خاص فرهنگی و اجتماعی است. مسائلی که منجر به تحمل زندگی و ادامه آن می‌شود در حالی که این گونه زندگی هر لحظه آماده رخ داد جدیدی خواهد بود.

چنانچه برای بهبود رابطه خود با همسرتان نیاز به مشاوره دارید، می‌توانید با روانشناس آنلاین مدافون، مشورت کنید داشته باشید.

راهکارهای درمانی طلاق عاطفی

یکی از موضوعات مهمی که در روند درمان طلاق عاطفی باید به آن توجه کرد، بحث تفاوت زن و مرد و آموزش این تفاوت‌ها به زوجین است.

دو طرف باید ویژگی‌های یکدیگر را بشناسند و بدانند که زن و مرد با یکدیگر متفاوت اند و شاید ویژگی که آن ها را تحقیر می‌کنند، جز ذاتی وجود زن یا مرد باشد.

یکی دیگر از راهکارها، بحث مدیریت و کنترل خشم و بحث یادگیری کنترل اضطراب هست.

راهکار دیگر این است که مرد باید تامین کننده نیاز مهر زن و زن باید تامین کننده نیاز قدرت مرد باشد. یعنی مرد باید به زن مهر و محبت داشته باشد و حس ارزش به او بدهد و زن نیز باید به حرف های مرد گوش بده و حس قدرت به او اعطا نماید.

گام اول در درمان طلاق عاطفی خوب گوش کردن است. افرادی که دچار طلاق عاطفی شده اند، ممکن است به صحبت های هم گوش بدهند، ولی صحبت های یکدیگر را نمی شنوند. به این معنی که فقط صدا طرفین شنیده میشود و به معنای حرف های او دقتی نمی‌شود. این امر موجب می‌گردد بسیاری از سوء تفاهم ها بیشتر شده و روابط دچار مشکل گردد.

از طرفی زوجین باید نحوه گفتگو صحیح با هم را یاد بگیرند و بتوانند با یکدیگر گفتگو کرده و مشکلات را با حرف زدن حل کنند.

باید به زوجین آموزش داده بشود که طرف مقابل نیز حق و حقوقی دارد. متاسفانه سیستم آموزشی ما تنها فرد را با حق و حقوق خود آشنا می‌کنند و به شخص آموزش نمی‌دهد که طرف مقابل نیز حق و حقوقی دارد. از این رو باید حواسشان به خواسته ها و حق و حقوق های یکدیگر باشد. درست مانند: دوران نامزدی که هریک از زوجین تلاش دارد خواسته های دیگری را برطرف کند و همین امر باعث می‌شود، این دوران، به دوران شیرین زندگی تبدیل شود.

منبع: سحر بهروزیان روانشناس 

مشاوره تلفنی و آنلاین روانشناس

اگر درباره طلاق عاطفی نیاز به مشاوره با روانشناس دارید، وارد لینک زیر شوید

آشنایی با روانشناسان خانواده

به این مطلب چه امتیازی می دهید؟

متوسط امتیاز: 4.6 / 5. تعداد امتیازدهندگان: 1020

هنوز کسی امتیازی ثبت نکرده است

این مقاله توسط تیم تحریریه مدافون تهیه شده است. مقالات این وب سایت پس از تهیه توسط پزشکان و روانشناسان بررسی و تایید می شود. با این حال به یاد داشته باشید که این مقالات صرفا جهت آگاهی و افزایش معلومات شما تهیه شده است.برای درمان حتما به توصیه و تجویز پزشک یا روانشناس خود عمل کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *